نوشته های روی دیوار



شوروی سابق   افغانستان را تسخیر کرد تا بتواند منابع  گاز خود واقع در ترکمنستان، قزاقستان، چچن و داغستان را از طریق افغانستان به مرزهای پاکستان و هند برساند. تفاهم نامه هایی بین شوروی و ذوالفغار علی بوتو، نخست وزیر وقت پاکستان در مورد خط لوله انتقال گاز به مولتان پاکستان بسته شده بودند.

آمریکایی ها از کودتای نظامی ۱۹۷۷  ژنرال ضیا الحق  در پاکستان حمایت نموده و بوتو را برکنار  و اعدام نمودند. در سال ۱۹۷۸ شوروی  ازکودتایی در افغانستان حمایت نمود که حزب کمونیست آن کشور را به قدرت رساند. آمریکا با کمک پاکستان مجاهدین افغان را مسلح نمود تا حکومت کمونیست افغانستان را سرنگون کنند. شوروی به بهانه حمایت از کمونیست های افغانستان نیروهای نظامی خود را وارد افغانستان نمود و آن کشور را به تصرف نظامی خود در آورد.

سال بعد، انقلاب ایران اتفاق افتاد و  جمهوری اسلامی بلافاصله از اتحادیه سنتو (ایران-پاکستان-ترکیه) خارج شد. ارسال گاز به شوروی را نیز قطع کرد، زیرا تا آن زمان شوروی وابسته به گاز ارسالی ایران به قفقاز بود. هزینه مقابله با ارتش شوروی در افغانستان بر گردن پاکستان افتاد. ایران شعار نه شرقی نه غربی میداد. نمیخواست در معظلات منطقه ای وارد شود. با حمایت آمریکا، عربستان، قطر و امارات بخشی از هزینه های جنگ علیه شوروی در افغانستان و هزینه های تحمیلی بر پاکستان را بر عهده گرفتند. چپ ها در جمهوری اسلامی در حال قدرت گرفتن بودند و ت های ضد آمریکایی را تبلیغ میکردند. سفارت آمریکا بدست چپگرایان اسلامی سقوط کرد و دیپلمات های آمریکایی گروگان گرفته شدند. عراق با حمایت آمریکا و عربستان به ایران حمله نمود وجنگ ایران و عراق از نقش بازی کردن ایران در  افغانستان جلوگیری نمود.

جنگ سرد در جریان بود و آمریکا اجازه دسترسی کریدور انتقال انرژی به آبهای گرم جنوب را به شوروی نمیداد. لذا آمریکا گروهی از اعراب عربستان را تعلیم و حمایت نمود تا با عملیات تروریستی و حمله به لوله گذاری های در حال انجام در افغانستان،  از انتقال گاز شوروی جلوگیری کنند. این گروه بعدا به القاعده معروف شد. 

جنگ افغانستان ریسک بزرگ و پر هزینه ای بود که موجبات از هم پاشی اقتصاد و سپس اتحاد شوروی را فراهم نمود. آمریکا با مجاهدین به توافق رسید تا اکنون، پس از خروج شوروی از افغانستان در سالهای ۱۹۸۸-۸۹ و سپس فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۰، خط لوله انتقال   گاز کشورهای جدید التاسیس ترکمنستان و قزاقستان را امکان پذیر کند. شرکت نفتی فیلیپس کو قرارداد لوله گذاری و انتقال گاز آن کشورها از افغانستان را بر عهده گرفت.

همزمان با آغاز خروج نیروهای شوروی از افغانستان در سال ۱۹۸۸، دیگر نیازی به ژنرال  ضیاالحق در پاکستان نبود. هواپیمای وی سقوط کرد و کابینه نظامی را  یکجا از میان برد. همه چیز برای بهره برداری از  منابع نفت و گاز ترکمنستان  و قزاقستان  توسط آمریکا فراهم شده بود، تا این کشورها بعنوان رقبای جدید انحصار اوپک و روسیه وارد عمل شوند.

عربستان، امارات و قطر از این امر رضایت نداشتند. آنها خود فروشندگان اصلی نفت وگاز به آمریکا، پاکستان و هند، و جهان بودند و رقیب جدید نمیخواستند. آنها از قدرت گرفتن طالبان در افغانستان حمایت نمودند و طالبان  قرارداد لوله کشی فیلیپس کو را ملغی اعلام کرد.

آمریکا پس از وقایع ۱۱ سپتامبر  ۲۰۰۱ القاعده را مقصر شناخت و به افغانستان حمله نظامی کرد! و دولت مورد حمایت اعراب (طالبان) را سرنگون کرد و کشور افغانستان را به تصرف نظامی خود درآورد. از آنسو، بر حسب قرائن، عراق را تشویق به حمله به کویت کرد و خود برای نجات کویت به جنگ عراق رفت. آمریکا  دولت عراق را سرنگون نمود و ناخواسته موجب قدرت گرفتن متحدان ایران در عراق شد.

سالها از آغاز آن ماجراها گذشته است. ترکمنستان و قزاقستان هنوز نمیتوانند از ثروت سرشار نفت و گاز خود بهره برداری کامل کنند. چچن و داغستان روسیه بر منابع عظیم گاز نشسته اند.  اروپایی ها  پیشقدم بهره برداری از این منابع عظیم گاز میشوند. کنسرسیومی از شرکت های اروپایی لوله کشی انتقال گاز  از آذربایجان تا  اتریش و المان را آغاز میکنند. ترکمن ها و قزاق ها خوشحال از اینکه مسیری جدید برای آنها باز میشود، اما ایران با هر گونه لوله کشی در دریای خزر تا روشن شدن حقوق مرزی مخالفت میکند. روسیه و قزاقستان و ترکمنستان قراردادی در اینمورد امضا میکنند، اما ایران زیر بار آن نمیرود. ایران با ترکمنستان اسواپ نفت و گاز میکند.  تا ۷ سال پیش گاز شمال ایران توسط ترکمنستان تامین میشد و ایران نفت ترکمنستان را  برای مصرف پالایشگاه های داخلی ارزان میخرید و خود نفت تولیدی اش را صادر میکرد. این قرارداد اخیرا مجددا بین ترکمنستان، ایران و آذربایجان امضا شد. ترکمنستان گاز شمال شرقی ایران را تامین میکند، و در ازای آن گاز ایران از لوله قدیمی انتقال گاز به شوروی، به آدربایجان انتقال داده میشود، تا از طریق لوله گاز آذربایجان به ترکیه انتقال یابد.

ایران و عراق و سوریه در زمان زمامداری ا.ن در ایران قرارداد انتقال گاز ایران را بستند. سوریه جنگ داخلی شد. اعراب و آمریکا بر علیه دولت مرکزی سوریه وارد عمل شدند. امریکا خواستار برکناری دولت عراق شد. دولت عراق هم عوض شد. همه جنگ های مدرن منطقه بر سر مسیرهای نفت و گاز  است.

زمستان  چند سال پیش به ناگهان ترکمنستان گاز ارسالی به شمال شرق ایران را قطع کرد. مذاکراتی شکل گرفت. روسیه میانجیگری کرد. ایران درگیر جنگ سوریه بود، روسیه به حمایت نظامی آمد. اکنون ایران و روسیه متحدان استراتژیک بودند. باید مسئله حقوقی خزر حل میشد تا روسیه، ترکمنستان و قزاقستان بتوانند از منابع نفت و گاز آن بهره برداری کنند. اروپا پذیرای گاز این دو کشور بود، اما بریتانیا، که بیش از ۵۰٪ لوله کشی نوباکو از آذربایجان را سرمایه گذاری کرده اجازه بهره برداری روسیه از این خط لوله را نمیداد. اروپا روسیه را تحریم کرده است. میگوید باید گاز خود را از اوکراین ترانزیت کند، حتی اگر اوکراین حق ترانزیت خود را سالها پرداخت نکرده است و میلیاردها دلار بدهکار است.

آمریکا از قراداد مجدد ترکمنستان با افغانستان و پاکستان حمایت میکند. آنها سال پیش قرارداد خط لوله صلح فیمابین را امضا نمودند. خط لوله شمال جنوب ''تاپی''.  اینبار شرکت یونیکال امریکا قرارداد اجرای پروژه را در دست دارد. قرار بود تا سال ۲۰۱۹ لوله کشی شمال جنوب در افغانستان به پایان برسد. پاکستان  سال ها گاز ایران را  که تا مرز آن کشور لوله کشی شده نمیخرد تا این راه ترانزیت شمال جنوب افغانستان عملی شود. اما افغانستان مجددا نا امن میشود. طالبان مجددا سر بلند میکند و میجنگد. اعراب میگویند ایندفعه ایران از طالبان حمایت میکند. مجددا طالبان حاکم بر افغانستان میشود و کار لوله گذاری شمال جنوب متوقف میشود.

ایران اخیرا با آذربایجان به توافقاتی رسید. آذربایجان تامین نفت و گاز شمال ایران را تضمین، و مشارکت در تولید نفت در دریای خزر  و انتقال گاز ایران از طریق خطوط لوله نابوکو به اروپا را نیز تقبل کرد. در پستی جداگانه به موضوع ذخیره عظیم نفت و گاز ایران در دریای خزر میپردازم.

آمریکا و اعراب از توافق اخیر خزر راضی نیستند. آنها کنترل نظامی مسیر خلیج فارس را بر عهده دارند و برای در اختیار داشتن تنگه باب المندب یمن را به خاک و خون کشیده اند. ایران اجازه این کنترل اعراب بر تنگه باب المندب را نمیدهد.  اکنون اروپا مسیر استراتژیک جدیدی برای خود باز نموده است.  نابوکو. انتقال گاز از دریای خزر. حاشیه ای امن برای انتقال گاز کشورهای حاشیه دریای خزرر در صورت درگیری نظامی در خلیج فارس، و قطع انتقال انرژی از این شاهراه دریایی استراتژیک. انگلیس سرمایه گذار اصلی و کلان در این پروژه است، و بهمین دلیل اتحادیه اروپا مخالف خرید از این خط لوله.

موضوع پیچیده است. پیچیده تر از ۱۱٪ و ۵۰٪ سهم آبهای دریای خزر. مخازن جدید و بکر در  راه آبی جدید برای تجارت کالا و انتقال انرژی باز شده است. کریدور جدیدی برای انتقال نفت و گاز گشوده شده است. کشورهای حاشیه دریای خزر در جشن و شادی از تنش اوکراین هستند. اتریش و آلمان و جمهوری چک بعنوان خریداران این گاز نیز خرسندند. توازن های قدرت  در حال برهم خوردن است. به ناگهان، امریکا اقتصاد ترکیه را نا امن میکند. سپس قطر میاید کمک مالی برساند. قطر از اتحاد اعراب خلیج فارس خارج شده و خود بزرگترین صادر کننده گاز است. میخواهد نقش داشته باشد. انتقال گاز ترکمنستان  به اروپا لطمه ای به بازار سنتی گاز قطر نمیزند. اما خط لوله تاپی میزند. ترکیه چه نقش تاریخی در این ماجرا بازی خواهد کرد؟ ترکیه نیز با توجه به سود حاصل از ترانزیت گاز از پیوستن ایران به خط لوله نابوکو حمایت می‌کند. اما نمیخواهد ایران سهمی استراتژیک در این پروژه داشته باشد. حکومت ایران بیش از حد قدرتمند و غیر قابل اتکا است. قدم بعدی چیست؟ رو آوردن ترکیه به گاز تولیدی اسرائیل؟  شکل گیری اتحادیه استراتژیک کشورهای حاشیه خزر تا دریای سیاه؟ کدام پیروز میشود؟
نابوکو. این نام را بزودی زیاد خواهید شنید. اوکراین گوسفند قربانی در این جدال استراتژیک انرژی است.

 

و روسیه به اوکراین حمله میکند. به آن هم خواهیم پرداخت. فعلا این عقبه را بعنوان نوشته ای روی دیوار داشته باشید. تابعد.

داستانی است. شما هم بمانند داستان به آن بنگرید. تا زمانی که حقایق و شرایط شفاف و نمایان شوند.

 


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

عرفان طب آبزیستان ABZISTAN اینجا همه چی هست بهترین اخبار روز جدید از سایت های مختلف | موزیک سهیل چگونه مورد احترام قرار بگیریم؟ cheapticketprices شهید محمد حسین شجری اينجا با ما باشيد فوق برنامه سلام فا